تناقضات ناصرپورپیرار - بخش اول ( یهود ، شاهنامه و کوروش )
اخيرا آقاي ناصر پور پيرار، نامه اي به وزير ارشاد ، آقاي صفار هرندي نوشته و اظهارات ايشان را در باب فردوسي و شاهنامه سخت مورد نقد قرار داده است. متن نامهء سرگشادهء ايشان را می توانید در وبلاگ شخصی وی ، بخوانيد. ايشان ضمن اعتراض به اينكه عده اي سخنرانيش را عليه فردوسي به هم زده اند شاهنامه را كتابي يهود ساخته خوانده اند كه در۷۰ سال اخیر به سعی لابی یهود و به قصد دامن زدن به ستیزه های قومی مورد استناد جماعت وطن فروش و عرب و اسلام ستیز قرار گرفته است.
برای آشنایی بهتر خوانندگان این وب لاگ با تناقضات فاحش وی در خصوص فردوسی و شاهنامه، در ابتدا توجه شما را به متن مصاحبه وی با روزنامه شرق در اوایل خردادماه ۸۳ است که خبرگزاری ایسنا نیز مبادرت به انتشار آن نمود .
"روزنامه شرق : آقای پورپیرار، در لابه لای صحبتتان گفتید که قوم کوروش ازمنفورترین سلسله های موجود بوده است.اين با داده های کنونی همخوانی ندارد.مستندات در اين زمينه چيست؟
ناصر پورپیرار : البته داده های کنونی بدون استناد است . داده هايی که من دادم خيلی ساده است . من می پرسم در تمام تاريخ کجا يادی از کوروش شده است؟از پس سلسله هخامنشی چه کسی نام کوروش را آورده است؟ آيا شاهنامه کوروش را می شناسد ؟ داريوش و خشايارشاه را می شناسد؟ وقتی شاهنامه و هيچ سند ديگری اينها را نمی شناسد پس اينها از ذهن مردم ايران خارج شدند. به خاطر جنايات و ويرانيهايی که به بار آوردند مردم اينها را اصولا از ذهنشان بيرون کردند. تا هشتاد نود سال پيش در تاريخ اسم داريوش و کوروش نيست؟چرا اسم نابودکننده آنها به طرق مختلف است؟ خود فردوسی راننده هخامنشيان را می شناسد و اسکندر را ستايش می کند و حتی اسکندر را به مکه می فرستد و حاجی می کند.اما چطور چنين چيزی ممکن است که اسکندر را بشناسد اما کوروش و داريوش را نشناسد؟اينها همه پيام ملی است. "
بله با یک مقایسه ساده میان ادعاهای ناصر خان پورپیرار در نامه ارسالی جهت وزیر ارشاد با متن پاسخ وی به سئوال روزنامه شرق به سادگی می توان اوج دروغگویی، ریاکاری و مغلطه گری را در میان سخنان وی دریافت زیرا :
۱- او از یک طرف مدعی است که کتاب شاهنامه کتابی یهود ساخته است.
۲- از طرف دیگر همین کتاب شاهنامه را سند ادعاهای خود در مورد منفور تلقی نمودن کوروش نزد افکار عمومی!!! قرار می دهد و معتقد است چون نام کوروش در کتاب شاهنامه نیامده است این خود یک پیام ملی است. و نشان دهنده آنست که فردوسی عمدا نام کوروش را بخاطر جنایاتی که مرتکب شده بود از کتاب خود حذف نموده است.
۳- فلذا
۳- سئوال ما از ایشان اینست که اگربپذیریم که بنا به فرمایش شما شاهنامه یک کتاب یهود ساخته است، پس چرا در این کتاب بجای آنکه از کوروش به عظمت و شکوه یاد شود ( همانطور که در تورات آمده است ) ناگهان نویسنده مزدور و اجیریهود شده آن!!! ( حکیم فردوسی ) دست رد به سینه یهود و یهودیت می زند و رسالت بازگویی پیام ملی مردمان رنجدیده وطن را عهده دار می شود!!!!
به ادامه ماجرا توجه فرمائید:
ناصر پورپیرار در دنباله مصاحبه خود چنین افاضه می کند:
البته من هزارتا دليل می آورم که تاريخ در ايران چنان اتفاق افتاده است که تورات نوشته است . چون تنها سند باستانی که کوروش را می شناسد تورات است.تورات حتی پيش از استيلای کوروش،کوروش را می شناسد. در تورات کوروش نه يک حاکم يا يک سلطان بلکه در تورات کوروش پيامبر يهوديان است. يعنی خطابهايی که يهوه با کوروش دارد گفتگوهايی مستقيم و بی واسطه است که اين خودش نشانه پيامبری است که خداوند با کسی مستقيما صحبت کند . در تورات دو نفر اين خصوصيات را دارند: موسی و کوروش.القابی که خدای يهود برای کوروش در تورات قائل است بسيار عالی شان تر از القابيست که برای موسی قائل می شود............................ تاريخ های جديدی هم که به اينها جايگاه جديد بخشيده اند باز بوسيله همان يهوديان نوشته شده است چون نزديک به تمامی مورخان تاريخ ايران و غيره همگی يهودی هستند حتی باستان شناسان و اسلام شناسان همگی يهود هستند. پس مسئله بازسازی کوروش و داريوش و هخامنشيان که منجی قوم يهود در ۲۵۰۰ سال پيش بوده اند يک توطئه يهودی است.......................................البته يهوديان حق دارند به منجی خودشان ببالند ولی نزديک هفده هيجده ملت در بين النهرين از جمله آشوريها،بابليها و سراسر ايران،آنها را (هخامنشيان) نابود کننده نسل و هست خودشان می دانند. و اين در تاريخ ما منعکس است چون نسبت به آنها بی اعتنايی محض رعايت شده است.يک عقل ساده جستجوگر از همين اشاره کوتاه و ههمچنين تجليلی که از اسکندر شده می تواند بسياری چيزها را بيرون کشد . ولی کسی به اين مسائل علاقه نشان نمی دهد.زيرا بسيار دشوار است و من نيز به اين دشواری آگاه هستم.
واقعا چگونه ممکن است باور کرد که کتاب شاهنامه آنگونه که ناصرپورپیرار ادعا می کند، یهود ساخته باشد ودسیسه پردازان یهود با سرمایه گذاری فراوان و در جهت اهداف سیاسی و اعتقادی خود نگارش آنرا سفارش کرده باشند، ولی برخلاف تاکیدات کتاب مقدس خود ( تورات ) که بنا به فرمایش جناب پورپیرار تنها سند باستانی است که کوروش را می شناسد، نامی از یکی از مهمترین شخصیت های اعتقادی آن کتاب یعنی کوروش( که به ادعای پورپیرار: القابی که خدای یهود در تورات برایش قائل شده عالی شان تر از القابیست که برای موسی قائل شده !!!) در آن نبرند و بر عکس در این کتاب ( شاهنامه ) پیام ملی مردم رنجدیده و متنفراز کوروش گنجانده شود !!!!!! و به جای وصف او، اسکندر مقدونی مورد تکریم قرار گیرد و به حج فرستاده شود!!!!