پاسخ به شبهه افکنی پورپیرار در خصوص کتیبه های دروازه ملل (1)
بررسي اسناد پوريم شناسي پورپيرار
( قسمت چهل و یکم)
قديمي ترين آلبوم عكس كاخ گلستان آلبومي است كه هم اكنون با شماره اموال 335 در آلبوم خانه این كاخ نگهداري مي گردد و در سال 1274 ه . ق توسط لوئيچي پشه، افسر ايتاليايي كه در خدمت دولت ايران بود به ناصرالدين شاه اهداء گرديد. وي اين عکس ها را به روش کلوديون تر * از آثار باستانی تخت جمشيد و برخی مناظر شيراز گرفته است .
( * روش کلودیون تر: روی شیشه ای تمیز و بدون خش با محلول کلودیون که ترکیبی از پنبه باروتی حل شده در اتر و الکل بود را پوشانده و سپس آن شیشه با یدورپتاسیم و نیترات نقره حساس می شد.قبل از خشک شدن شیشه آن را در دوربین می گذاشتند و بر روی آن عکس می انداختند پس از ظهور و ثبوت شیشه ، تصویرمنفی بر روی آن پدید می آید.شیشه را برای محافظت از خراش با ورنی می پوشانند. از این شیشه به روش کنتاکت بر روی کاغذ نمکی یا آلبومینه تصویر به دست می آید.ابداع این روش را به سال 1851م به اسکات آرچر انگلیسی نسبت می دهند.)
ناصر پورپيرار در مقاله ایران شناسی بدون دروغ و بی نقاب ۲۷۷ با ذوق زدگي تمام يكي از عكس هاي اين آلبوم قديمي را در وب لاگ خود نصب نموده است و همانطور كه معترف است صرفا" بنا بر قضاوت بصري خود از آن ، تلاش وافری کرده است که جعلی بودن كتيبه هاي کنونی بنای دروازه ملل را اثبات نماید.
با هم بخش هايي از مقاله او را مرور مي كنيم.

این تصویر، که آقای پور ترک به مجموعه عکس های تاریخی کاخ گلستان متعلق می دانند، بی تردید از نخستین عکس هایی است که موقعیت اسفنکس های خروجی رو به شرق دروازه ملل را نشان می دهد. این عکس بدون مجامله مربوط به زمانی است که هنوز کم ترین دخالتی در محوطه تخت جمشید صورت نگرفته و راهروی گذر خروجی شرقی و ورودی غربی دروازه، تقریبا به ارتفاع دو متر، در زیر آوار زمانه و جریان مداوم باد و غبار و خاشاک مدفون بوده است.
قصد من توجه دادن به محیط سنگی فراز بال اسفنکس شمالی است، ........ بنا بر قضاوت بصری، چنان که معلوم است، سنگ های قسمت بالای دیواره اسفنکس سمت راست، هنگام تصویر برداری از این عکس، کاملا بر اثر آسیب زمان ترک خورده و خرد شده می نماید و خلل و فرج آن به میزانی است که کندن کتیبه بر آن را ناممکن می کند.
وی سپس عکسی از جلد اول کتاب تخت جمشید اشمیت را ارائه داده و می نویسد:
عکس بالا از همان محل، که چند دهه از عکس قبل جوان تر است و از جلد اول کتاب تخت جمشید اشمیت برداشته ام، باز هم از کم ترین اقدامات مرمت نشانی ندارد، راهروی عبور همچنان بر اثر عوارض زمان، زیر خاک پنهان است وگرچه تمهیداتی برای صیقل دادن بلوک های سنگی صورت گرفته ولی سنگ های دیواره در قسمت بالای بال اسفنکس هنوز هیچ اثری از کتیبه بر خود ندارد.
و سپس نتیجه می گیرد که : کتیبه ها را گروه مرمت کار وارد شده ، بر دروازه حک کرده اند!
در پایان نیز بطرز حیرت آوری با تعمیم برداشت غلط بصری خود به سایر کتیبه های تخت جمشید ادعا می نماید که تمام کتیبه های تخت جمشید جعلی می باشند:
حالا با یقین کامل !!!!! اعلام می کنم که تمام کتیبه های مندرج در سراسر تخت جمشید و حواشی آن !!! جعل جدیدند.
اینکه شخصی ادعای بکارگیری متدی ویژه و بی نظیر در امر تاریخشناسی منطقه و جهان جهت کشف پنهان ترین زوایای رخدادهای گذشته را داشته باشد ولی در قضاوت های خود به نحو بچه گانه ای سعی نماید بر مبنای يك عكس قدیمی، در خصوص همه كتيبه هاي محوطه تخت جمشيد به داوری بنشیند و با يقين كامل رای بر جعلی بودن آنها صادر نماید از دیگر عجایب عصر ماست.
به این عکس که به تارگی از بنای دروازه ملل تخت جمشید گرفته شده است نگاهی بیاندازید.

عکس مذکور تقریبا" از زاویه ای نزدیک به زاویه عکس مورد استناد ناصر پورپیرار تهیه شده است. شاید برای شما حیرت آور باشد که چگونه ممکن است در سال ۱۳۸۹ هیچ نشان و اثری از کتیبه ها مورد نظر بر روی دیوار جانبی بنا مشاهده نشود.
حال به بخش بزرگ شده ای از همین عکس که محل کتیبه های مورد نظر است توجه کنید. باز هم کمترین اثری از کتیبه ها مشاهده نمی شود.

آیا در سال ۱۳۸۹ به ناگهان کتیبه های دروازه ملل بال گشوده و به آسمان پرواز کزده اند؟!!
خیر. زیاد حیرت نکنید. کتیبه ها کماکان بر سر جای خود قرار دارند. علت عدم رویت آنها نیز خیلی ساده و روشن است.
عکاسی فرایند تصویربرداري به وسیلهٔ دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو (فیلم) یا سنسور الکترونیکی است . در اين فرآيند الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیا بر روی سطح حساس به نور (هالوژن نقره یا سنسور) بر اساس زاويه قرار گرفتن عكاس تاثیر میگذارد و باعث ثبت تصاویر میگردد.
به تصویر جدید زیر که با دوربینی کاملا پیشرفته و از فاصله و زاویه ای بسیار مناسبتر در مقایسه با عکس مورد استناد پورپیرار از دروازه ملل گرفته شده است دقت کنید.

آیا در این تصویر حتی از چند متری بنا اثری از کتیبه های مورد مناقشه می بینید؟
در تصویر بعدی چطور؟

آیا دو عکس زیر که آنها نیز جدیدا" و با استفاده از پیشرفته ترین دوربین های دیجیتال گرفته شده اند می توانند کمکی در این خصوص به شما بنمایند؟
ظاهرا" خیر . باز هم هیچ نشان و اثری از کتیبه های مورد اشاره نیست!!
به راستی چرا؟
واقعیت همانطور که گفته شد اینست که به علت زاویه خاص تابش نور بر بنا و سپس ورود و اثر پذیری آن با همان حالت ویژه بر سنسور حافظه ما هیچ نشان و اثر بصری از کتیبه های مورد اشاره مشاهده نمی کنیم.
این در حالی است که بخوبی می دانیم این کتیبه ها حداقل در زمان ما بر روی دیواره های بنای مذکور موجود است.
آیا آیندگان به صرف تماشای این تصاویر مجازند با یقین کامل ادعا کنند که در سال ۱۳۸۹ هجری شمسی کتیبه های مذکور بر دیواره دروازه ملل بنای تخت جمشید وجود نداشته است و بعدا" توسط یک عده شیاد بر روی این دیواره ها حکاکی شده است !!!!


برای روشن تر شدن هر چه بیشتر موضوع به تصاوير دیگری كه از فاصله بسیار نزدیک و با کمک پيشرفته ترين دوربين هاي روز از بنای مذکور گرفته شده است دقت كنيد. آنهم در حالیکه در دوربین های دیجیتال نه تنها از فیلم خبری نیست بلکه احتیاجی نیز به عملیات شیمیائی جهت ظهور عکس نمی باشد. در عوض در اینگونه وسایل چیپ یا سنسور حساس به نوری وجود دارد که با جذب نور ساطع شده از لنز آن را به بارهای الکتریکی تبدیل می کند . پس هرچه این چیپ ها زیادتر باشند نور بیشتری دریافت می گردد و در نتیجه عکس با کیفیت تری داریم . و چون این سلول ها ( چیپ ها ) به تنهایی قادر به تشخیص رنگها نیستند لذا طی عملیات نورگیری فیلترهائی جهت تشخیص رنگهای اصلی در جلوی سنسور بکار می رود که به این فیلترها در اصطلاح CCD گفته مي شود. ضمنا " خروجی این فیلترها بصورت آنالوگ است که پس از عبور از یک مبدل به دیجیتال تبدبل می گردند .
در اين تصاوير که از زوایای مختلفی از تابش پرتوهای نور گرفته شده است ، بر خلاف واقع ، باز هم كتيبه ها قابل رويت نيستند.


آیا این انتظار زیادی است که یک تاریخشناس مدعی تسلط بر همه ریز و درشت و پیدا و پنهان تاریخ با تماشای تصویری که بیش از یک قرن پیش با ابتدایی ترین دوربین ها شکار شده است نسخه مرگ برای کلیه کتیبه های تخت جمشید نپیچد و همه آنان را حاصل جعل و شیادی نپندارد؟!!