افسانه قتل عام اقوام كهن شرق ميانه
بررسي اسناد پوريم شناسي پورپيرار
( قسمت بيست و هفتم )
پورپيرار معتقد است كه كليه اقوام كهن حوزه ي شرق ميانه توسط يهوديان قتل عام شده اند و بهترين شاهد اين مدعا نيز اينست كه در عصر كنوني به جز يهوديان هيچ اثري از حيات ساير اقوام روزگار كهن وجود ندارد.
یهودیان تنها قوم باقی مانده و جان به در برده، از روزگار کهن اند، در حالی که از مقطعی به بعد کم ترین نشانه ی حضور و حیات از بابلیان و آشوریان و عیلامیان و ثته گوشیان و مودرائیان و ستغیدیان و بسیاری از اقوام دیگر، در حوزه ی شرق میانه، به جای نیست!!! برای عقول غیر علیل تماشای همین منظره کافی است تا قتل عام کامل مردم منطقه به دست یهودیان در ماجرای پلید پوریم را قبول کنند. سپس سبب اصلی موفقیت یهودیان در مخفی نگهداشتن ماجرای پوریم در عهد باستان را، همین نبود حافظه ی انسانی دانستم و توضیح دادم ( مدخلی بر ایران شناسی بی دروغ و بی نقاب، ۸۷ )
پورپيرار در حالي چنين ادعايي را مطرح مي نمايد كه خود در جايي ديگر به صراحت تمام قوم عرب را بقاياي مردمي مي داند كه از خطر مرگ توسط نيزه داران يهود گريخته و در صحراي كنوني عربستان سكونت گزيده و ميراث دار تفكر و تمدن و اخلاق گذشتگان خود بوده اند.
ظهور و طلوع اسلام، در میان قومی که اینک عرب می خوانیم، و به دلایلی چند، به اعماق صحرا گریختگان اندک بقایای مردم بین النهرین، پس از ماجرای پلید پوریم اند که سایه و میراثی از تفکر و تمدن و اخلاق گذشتگان را در دور ترین خطه ی بین النهرین حفظ کرده اند، و جذب نسبتا سریع آن ها به آموزه های قرآن، مجموعا جوینده را بر نکات عمده ای هدایت می کند. ( مقاله " یادداشت برای آقای اسدی " سوم فروردین 85 )
پورپيرار مدعي است براي اين ادعاي خود كه قوم عرب بخشي از قوم ممتاز نجات يافته از قتل عام يهودند دلايلي چند دارد.
حال چگونه است كه اين دلايل چندگانه و به ظاهر فولادين به ناگه آنقدر سست و بي پايه مي گردند كه تعامدا" به فراموشي سپرده شده و ايشان در مقاله اي ديگر مدعي مي گردند كه سبب اصلي موفقيت يهوديان در مخفي نگهداشتن ماجراي پوريم در عهد باستان، نبود حافظه ي انساني به دليل قتل عام كليه مردم ان زمان حوزه ي شرق ميانه بوده يك طرف قضيه است و طرف ديگر قضيه اينست كه اگر ادعاي تازه پورپيرار مبني بر نابودي تمامي مردم غيريهود آن عهد توسط نيزه داران يهود را بپذيريم، وی چگونه می خواهد در خصوص منشاء آباء و اجدادي معرفی ساخته جهت قومي كه اينك عرب مي خوانيم تجدیدنظر کند؟
بعلاوه ٬ بر اين نظر پورپيرار كه يهوديان عصر ما چون تنها قوم باقي مانده از اعصار كهن مي باشند پس مي بايست آنان را عامل قاتل عام ساير اقوامي دانست كه هم اكنون وجود خارجي ندارند دو ايراد اساسي وارد است:
1- اگر يهوديان همه اقوام كهن ساكن در شرق ميانه را از بين برده باشند پس بدليل بيش از هزار و اندي سال قدمت زيستي و زاد و ولد افزونتر، بطور طبيعي مي بايست داراي جمعيتي بسيار بيشتر از بازماندگان احتمالي اقوام نابود شده و يا اقوامي كه قرنها بعد به تدريج در اين سرزمين ها ساكن شده اند باشند. در حاليكه مي بينيم به هيچ وجه اينگونه نيست و يهوديان در اقليت محض قرار دارند.
2- اگر يهوديان همه اقوام ساكن در شرق ميانه را از بين برده باشند ٬ پس به دليل سيطره طولاني مدت بر كل سرزمين هاي حاصلخيز و پرآب و ... خالي از سكنه آنان٬ مي بايست داراي حاكميت مطلق بر سرزميني با مرزهاي بسيار طولاني باشند. در حاليكه مي بينيم هرگز اين قوم در طول تاريخ داراي سرزمين ثابتي نبوده و بالاخص در یک قرن گذشته همواره تلاش داشته به نحوي از انحاء در يك محدوده جغرافيايي ثابت ، كشوري مستقل تشكيل دهد. این در حالی است که سایر اقوامی که به قول پورپیرار قرنها بعد از یهودیان در منطقه مستقر شده اند دارای سرزمین های پهناوری در قیاس با محل کنونی اسکان این قومند .