ناصر پورپیرار در چند  نوبت سعی وافری نموده تا از طریق سلسله مقالات اسلام و شمشیر به تخطئه شدید مفسرینی بپردازد که لغات قرآنی « هادوا » و « هود » را متناسب با موضوع و متن تعدادی از آیات قرآن کریم بمعنای « یهود » برشمرده و معنی نموده اند. او در تاریخ ۱۷/۳/۸۵  و در مقاله اسلام و شمشیر ۲۰ ضمن مردود شمردن هم معنا خواندن این دو واژه ( هود و یهود ) اظهار می دارد که خدا برای مورد خطاب قرار دادن قوم یهود لزومی نداشته است که از واژه « هود » استفاده کند و اگر هدفش مورد خطاب قرار دادن آنان بود، مستقیما از واژه « یهود »  استفاده می نمود . وی در ادامه  ، نسبت دادن چنین اموری را به خداوند مورد ملامت قرار داده و می گوید مگر خداوند قصد تفنن و تفریح داشته است که  در هر گروه از آیات قوم « یهود » را به نامی مورد اشاره قرار دهد :

و قالوا ان یدخل الجنة الا کان هودا او نصاری تلک امانیهم قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین.(بقره، ۱۱۱). و قالوا کونوا هودا او نصاری تهتدوا قل بل ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین (بقره، ۱۳۵). و................................................................. سبحان الله از این کتاب عظیم و ظریف! عجیب تر از این نیست که در آیات بالا هم، که برخی از آن ها شباهت اندکی به آیه ۶ سوره ی جمعه دارد، باز هم نام یهود را نمی بینیم و در جای آن «هود» نشسته که با «هادوا» همریشه است. آیا درباره ی این اصرار و عمد الهی اندیشه نمی کنیم که قرآن مبارک، در حالی که بارها لغت مستقیم و مشخص یهود را به کار برده، در این آیات معین، «هادوا» یا «هود» را قرار داده است؟ آیا گمان می کنید این تفنن الهی است که در هرگروه از آیات، «یهود» را به نام دیگری بخواند یا درست تر این که قصد تذکر تفاوتی میان «یهود» با «هادوا» و «هود» بوده است؟ این که امروز سبب اصرار الهی در قرار ندادن نام یهود در متن آیاتی بر ما مکشوف نیست، مجازمان نمی کند که در ترجمه و تفسیر، آن هم درست در آیاتی که لحن قرآن نرم تر و پر از رعایت و مرحمت است، به جای «هادوا» و «هود»، «یهود» قرار دهیم؟ زیرا بدون شک اگر مقصود الهی اشاره به یهود بود، کاربرد مستقیم نام آنان را به قرآن می برد، چرا که مسلم است قرآن قصد سرگردان کردن مومنین را ندارد. ( پورپیرار/ مقاله اسلام و شمشیر۲۰ مورخ ۱۷/۳/۸۵

  

اما گویا این تاریخنگار برجسته ! فراموش کرده است که تنها سه روز پیش از نگارش مقاله اسلام و شمشیر ۲۰ خود ، در تاریخ ۱۳/۳/۸۵ در ستون پاسخ به خوانندگان وب لاگش چنین نگاشته است :

شنبه 13 خرداد 1385 ساعت: 14:20
 توسط : ناصر پورپيرار
 سلام آقاي اسلام. يهود در قرآن با سه عنوان ناميده شده است: بني اسرائيل و يهود. و يکي دو مورد هم در قرآن فخيم به جاي « يهود»،« هود » آمده است که البته با قوم کهن هود در قرآن متفاوت است. به ادامه ي يادداشت هاي اسلام و شمشير توجه کنید

 

 آری ایشان بار دیگر بمصداق ضرب المثل معروف : دروغگو کم حافظه است ، دسته گل به آب داده و با  قاطعیت اظهار داشته است که خداوند در  قرآن مجید،  از قوم یهود با سه عنوان یاد کرده است ( بنی اسرائیل ، یهود ، هود ) . حال باید از این نابغه قرن!! پرسید اگر اینگونه است که می فرمائید، پس  با نوشته مورخ ۱۷/۳/۸۵ حضرتعالی چه باید کرد که در ابطال هم معنا بودن واژه های هود و یهود  در تعدادی از آیات  چنین اندرز داده اید :

 اگر مقصود الهی اشاره به یهود بود، کاربرد مستقیم نام آنان را به قرآن می برد،چرا که مسلم است قرآن قصد سرگردان کردن مومنین را ندارد .

 خوب  جناب آقای پورپیرار!  این کاملا روشن است که خداوند هرگز قصد سرگردان کردن مومنین را ندارد. ولی  گویا این ذهن آشفته و قلم بی مسئولیت شماست که عزم خود را جزم کرده تا با تراوش و نگارش چنین سخنان بی سروتهی موجب سرگردانی مردم شود.  

 شما می گوئید :

آیا گمان می کنید این تفنن الهی است که در هرگروه از آیات، «یهود» را به نام دیگری بخواند. 

 

و جالب اینجاست که در جای دیگر با ذکر اینکه خداوند در قرآن مجید از قوم یهود با ۳ عنوان یاد کرده است، عملا خود دامن زننده این شائبه به درگاه الهی می شوید.

 جل الخالق